کتاب یک روز از زندگی پیرایه

داستان این کتاب روایتگر یک روز از زندگی دختری به نام پیرایه است که می‌پندارد هروقت ماه در آسمان قرصی کامل است برای او شانس به ارمغان می‌آورد. با این نگرش شبی از شب‌ها وقتی از پنجره اتاقش ماهِ‌شبِ‌چهارده را که شبیه سینی نارنجی‌رنگ بسیار بزرگی شده و در آسمان آویزان مانده بود را تماشا می‌کرد به ناگاه صدای عرعر الاغی را می‌شنود. سرش را به سمتی می‌چرخاند که صدا از آنجا می‌آمد. الاغی را می‌بیند که بر درختی بسته شده است. الاغ دور درخت می‌چرخید و می‌ایستاد و پی‌درپی عرعر می‌کرد. پیرایه، نمی‌توانست، بپذیرد که عرعر وقت‌وبی‌وقت الاغ بی‌دلیل باشد‌، بنابراین …